خداوند متعال همواره نشانه ها و معجزاتی برای بشر در این عالم فانی قرار داده است تا بشر به واسطه ی آن ها بتواند به عظمت و بزرگی ذات اقدس الهی پی برد و راه درست را از نادرست باز شناسد. اما شیطان و اصحاب وی همواره کوشیده اند تا این نشانه ها و معجزات را از دیده ها پنهان نمایند و بر گمراهی و ضلالت بشر بیفزایند.
بسم الله الرحمن الرحیم
تلاش وهابیون برای مخفی نمودن اعجازی بزرگ!
يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.
ترجمه: آنها ميخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند، ولي خدا جز اين نميخواهد كه نور خود را كامل كند هر چند كافران كراهت داشته باشند. (سوره ی توبه - آیه ی 32)
مَریَم سَنجابی (زاده ۱۳۴۷ در کرمانشاه) یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است که در آوریل سال ۲۰۱۱ ( فروردین ۱۳۹۰ ) از این سازمان جدا گردیده است مریم سنجابی عضو سابق سازمان مجاهدین بود .
وی پس از حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف ؛ از این اردوگاه فرار و خود را تسلیم نیروهای عراقی کرد .
هنگامی در سال ۱۹۶۹ فیلم “بچه رزماری” رومن پولانسکی برپرده سینماها رفت ، در واقع به نوعی نیمه پنهان ماه نمایان شد!
یعنی در حالی که تا آن تاریخ کسی از شیطان پرستی و شیطان پرستان و فرقه منسوب به آنها خبری نداشت ، ناگهان جامعه آمریکا و هالیوود با پدیده ای تکان دهنده مواجه شدند که مثل موجود سری فیلم های “بیگانه” درون آنها رشد کرده و بزرگ شده بود و حالا با شکل و شمایلی کریه ، خود را نشان داده و از درون آن جامعه بیرون می زد. هالیوودی که تا آن روز به حضور اخلاقیات و نمادهای مذهبی در آثارش تظاهر می کرد و به عنوان ویترین جامعه دینی آمریکا، خود را در مقابل سینمای ضد اخلاقی اروپا ، حافظ معنویت و کرامت انسانی می دانست و اینک در برابر یک پرده دری ضد دینی قرار گرفته بود. سینمایی که تا آن روز ، جان فوردش به قرار دادن سمبل های کاتولیسم در فیلم های وسترن معروف بود و آلفرد هیچکاک در فیلم “اعتراف می کنم” ، مقام کشیش را تا آنجا بالا می برد که حتی در آستانه محکومیت جنایی هم حاضر نیست اسرار قاتلی که نزدش اعتراف کرده را برملا سازد و هنری کینگ درباره قدیسه ای به نام برنادت فیلم می ساخت و بزرگانش مانند دیوید وارک گریفیث و هنری کاستر و ویلیام وایلر و نیکلاس ری و حتی امروز مارتین اسکورسیزی و مل گیبسون ، بخش هایی از زندگی عیسی مسیح ، را جلوی دوربین می بردند.
فرقه ای که امروزه با عنوان اوانجلیسم ، سرنخ بسیاری از مراکز قدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را به خصوص در ایالات متحده در دست داشته و با برپایی بیش از 110 هزار کلیسا ، نزدیک به یک سوم از جمعیت این کشور را به خود جذب نموده تا در کمپ ها و اردوهای ویژه نظامی تحت عنوان "کمپ مسیح" آموزش دیده و برای جنگ آرماگدون حاضر شوند.
سعيد مستغاثي-
"مسئله فلسطین برای ایرانی ها یک مسئله ملی است". تصور نکنید این جمله هم از بیانات و سخنان مسئولان نظام جمهوری اسلامی است. از قضا این جمله اعتراف یکی از ضد انقلابیون فراری است که در مصاحبه چند سال قبل با تلویزیون صدای آمریکا VOA ناگزیر از بیانش گردید. به جز فرد یاد شده ، بسیاری دیگر از سرکردگان گروههای مختلف و همچنین رسانه های خارجی درسراسر دنیا حتی معاندین با انقلاب اسلامی، بارها بر اهمیت مسئله فلسطین و دشمنی با اسراییل و صهیونیسم در میان ملت ایران اذعان داشته اند.
شاید این اعتراف از آن رو باشد که تنها چند ماهی پس از تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی در سال 1327 ، نخستین تظاهرات ضد اسراییلی تاریخ در ایران و به دعوت آیت الله کاشانی انجام گرفت و نخستین گروه داوطلبان مبارزه با این رژیم اشغالگر برای اعزام به فلسطین در همان ایام و توسط نواب صفوی از جوانان ایرانی تشکیل شد.
و اینکه نخستین رهبر و مبارز سیاسی که سخن از مبارزه با صهیونیسم به میان آورد، حضرت امام خمینی ( رحمه الله علیه) بود. امام عظیم الشان ملت ایران در نخستین اعلامیه خویش برای آغاز نهضت در آبان ماه 1341 پیش از هر موضوعی، خطر صهیونیسم را برای استقلال کشور و قبضه نمودن اقتصاد آن، گوشزد کردند. این در حالی بود که خطاب ایشان نسبت به شاه هنوز لحنی نصیحت گونه داشت و هنوز هم از آمریکا سخنی به میان نیاورده بودند. ملت مسلمان ایران از همان روزها،دشمن اصلی و دیرین خود را شناخت و پس از آن نیز با هدایت رهبرانی چون امام خمینی ، شاه و اربابان آمریکایی اش را نیز در خدمت امپراتوری جهانی صهیونیسم ارزیابی کرد.
هرکس که دارای این سه عنصر اعتقادی باشد لزوماً صهیونیست است. و در اینجا صرف یهودی بودن آن کس مطرح نیست چرا که کسانی مثل “آیزنهاور” ،”کندی” ، “ترومن” ، “ایدن” ، “جانسون” رؤسای جمهوری آمریکا اگر چه یهودی نبوده اند اما همگی صهیونیست بوده اند و …
سیر فیلم های به اصطلاح معنا گرا در سینمای غرب قدمتی به اندازه خود پدیده سینما دارد. شاید بتوان ردپای رسمی اولین نمونه های آن را در سینمای اکسپرسیونیسم آلمان و فیلم هایی همچون "مرگ خسته" ( فریتز لانگ) در دهه 1920 جستجو نمود. فیلم هایی که روایت های دراماتیکی درباره مرگ و سر و کله زدن کاراکترهای قصه با آن داشتند و یا اصلا مثل همین فیلم "مرگ خسته" ، خود به عنوان شخصیت اصلی فیلم قرار می گرفت. اگرچه بعدا در فیلم های اروپایی مانند "اردت" یا "کلام" (1955) ساخته کارل تئودور درایر و در سینمای به قول پل شرایدر ، استعلایی ، شاهد رخ داد نوعی معجزه بودیم که طی آن یک مرده با دعا و عتاب فردی مسیح گونه ، به دنیای زندگان بازمی گشت. (درایر در همان سال 1920 و در فیلمی صامت به نام "برگ هایی از دفتر شیطان" به ماجرای رانده شدن شیطان و اغوای او برای نسل بشر می پردازد). گروهی از این فیلم ها به موضوعاتی از قبیل ارواح ، فرشتگان ، بهشت و دوزخ ، روز رستاخیز و مانند آن پرداختند که نمونه طنز آمیز آن را ارنست لوبیچ در فیلم "بهشت منتظر می ماند" )1943) روی پرده برد.
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دنیایی بدون شیطان و آدرس anty666.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.